بگذر از لحظات سرد
خورشید همین حوالیست
آن سوی پرچین های پاییز
رودخانه ی بهار جاریست
یاس ها را نفس بکش آرام
باغچه های صبح تماشایست
گرچه گاهی میرود از یاد
اوکنارماست وهمیشه هم باقیست
مهربانی را دریغ نکن از گل
تلخترین حادثه حادثه ی تنهایست
یلداهم که باشد تمام میشود
مطربا بزن که صبح شیدایست
مهرصاد